راننده تاکسی |
●
........................................................................................
Wednesday, May 21, 2003
● حاج آقا
........................................................................................صبح آقاي " ک " با يک پژوي 405 اومد دنبالم . به من گفت بشين پشت فرمون تا من بتونم چند تا تلفن بزنم . با هم رفتيم پيش يه حاج آقايي که مدير عامل يک شرکت بزرگ بود . کامپيوترش يه ايراد کوچولو پيدا کرده بود و فيلم پخش نمي کرد . مشکلش رو سريع برطرف کردم . بعد حاج آقا فرمودند به اين کامپيوتر چي بايد اضافه کنيم تا بشه برنامه هاي تلويزيون رو ديد ؟ من هم اسم کارت مربوطه رو براش نوشتم و پيشنهاد خريد يک دی وي دي رام رو هم دادم . حاج آقا هم سريعاً دستور خريد رو صادر فرمودن ! بعد آقاي " ک " من رو رسوند منزل . البته باز هم من نشستم پشت فرمون . بعد سوار ماشين خودم شدم و راه افتادم دنبال کارام . توي راه با خودم فکر مي کردم اين آدم هاي ا....تي يه روزي ، يه جايي بدرد مي خورن ! □ نوشته شده در ساعت 2:25 PM توسط taxi | Tuesday, May 20, 2003 ........................................................................................ Sunday, May 18, 2003 ........................................................................................ Wednesday, May 14, 2003
●
........................................................................................
Sunday, May 11, 2003
● من و قاضي مرتضوي !
........................................................................................خيلي بده که حرف منو نفهميدي و من باز بايد توضيح بدم . آخه اسد جان قاضي مرتضوي کجا و من کجا ؟ من کدام نشريه را توقيف کردم ؟ دو يا سه نفر در هفته از طريق لينک من به وبلاگ شما مي آمدند که من ترجيح دادم نيايند . دلايلش را هم توضيح دادم . وقتي چند خانم محترم که همسران دوستان شما هستند و شما رو ميشناسن و ماهي چند دفعه شما رو ميبين ، وبلاگ شما رو مي خوانن ، استفاده از بعضي کلمات زياد خوشايند نيست . شايد هم من دارم اشتباه ميکنم . در ضمن خدا ، قرآن ، دين و يا هر چيزي از اين قبيل را ميتوان انکار کرد و به آنها ايراد گرفت ، هر کس هر جور که دلش مي خواد ميتونه فکر کنه ، ولي مسخره کردن اينها بي انصافي و غير منطقي است . يه پرسپوليسي ميتونه وسيط تماشاچي هاي دو آتيشه استقلال بشينه ولي حق نداره دروازه بان استقلال رو مسخره کنه ! يه مثالي زدم که فکر مي کنم تجربه اش رو داشته باشي ! موفق باشي . لطفاً براي اين مطلب نظر نگذاريد. □ نوشته شده در ساعت 3:38 AM توسط taxi | Thursday, May 08, 2003 ........................................................................................ Tuesday, May 06, 2003 ........................................................................................ Sunday, May 04, 2003
● من و خورشيد
........................................................................................... بگذار که سرمست وغزل خوان من و خورشيد بالي بگشاييم و به سوي تو بياييم . فريدون مشيري □ نوشته شده در ساعت 10:39 AM توسط taxi | Friday, May 02, 2003
● نذر
........................................................................................نذر کردم گر از اين غم بدر آيم روزي تا در ميکده شادان و غزل خوان بروم حافظ □ نوشته شده در ساعت 5:50 AM توسط taxi | Thursday, May 01, 2003
● توضيح مطلب قبلي
........................................................................................هر کسي حق داره توي وبلا گش هر چيزي که دلش مي خواد بنويسه . حرف هاي رکيک هم مي تونه بزنه . از نظر من که اشکالي نداره . من خودم خيلي جاها حرف هاي خيلي خيلي بي ادبي هم ميزم . ولي تو وبلاگم قصد ندارم حرف زشتي بزم . ترجيح هم ميدم از طريق وبلاگ من کسي جاي نره که توش حرفهاي زشت مي زنن . اسد هم خيلي دوست دارم ، اکثر مطالب وبلاگش هم خيلي قشنگه . فقط همين ! □ نوشته شده در ساعت 9:09 AM توسط taxi |
|